محل تبلیغات شما



عزیزانی که دسترسی به کتاب هایم ندارید و علاقمند خواندن نوشته هایم هستید میتوانید همه روزه به این وبلاگ سر بزنید تمام نوشته هایم در همین وبلاگ قرار میگیرد. همچنان شما عزیزان میتوانید نظر های خوبتان را با من به اشتراک بگذارید در قسمت نظر مربوط به هر نوشته سر فرصت به همگی نظر های شما عزیزان پاسخ خواهم داد.

و موضوع دیگر اینکه لطفا لطفا اگر از کطالب وبلاگ استفاده میکنید با ذکر منبع و نام اثر استفاده کنید زیرا بارها در وبلاگ های دیگر نوشته هایم را بدون نام یاهم به نام های مستعار دیگر دیده ام پس لطفا در این مورد توجه کنید. مطالب حداقل هفته دوبار سعی میکنم به روزرسانی شود !

در قسمت آرشیف وبلاگ مطالب مربوط به هر ماه وجود دارد عزیزان میتوانید سر بزنید !

ممنونم که به وبلاگم و نوشته هایم سر میزنید برایم قابل قدر است 

ممنون از همگی!!

فاطمه مهماندوست


برگرفته از کتاب( یک سبد نا گفته)

فاطمه مهماندوست

 

خیلی از اشخاص را دیده ام که گروه قومی و یاهم اشخاص شهرهای مختلف کشور خویش را به تمسخر میگیرند. حتی در کشور ایران نیز که مهد فرهنگ مینامند خویش را به اقوام مختلف مانند: لر، یا ترک جوک و لطیفه های تمسخر آمیز میسازند.

 کابلی هارا مسخره نکنیم ، زیرا کابل پایتخت کشور ما است،

پایتخت یک کشور نقطه عطف فرهنگ کشور در سطح بین الملل است.

تمسخر کابل تمسخر افغانستان است

 

 تاجیک هارا مسخره نکنید زیرا آنها آدم هایی هستند که فکر میکنن همه با آنها یا برادرند یا خواهر، خبر از کینه و نفرت بین ما ندارند

 

هراتی ها و فراهی هارا مسخر نکنیم

جدا از مردم متمدن و حق پرست ، آغوش شان برای میهمان باز است

 

  پنجشیری ها و بامیانی ها را مسخره نکنیم

 شهر و قدمتی دارند پر از تاریخ و زیبایی

 

 

هلمند، بلخ، هرات، کابل، غزنی،بدخشان،قندهار، و غیره ولایات کشور را مسخره نکن

زمانی که قهرمانان یک رنگ و پهلوانان ک در این ولایات باشند جایی برای تمسخر نمی ماند

 

 مزاری ها را مسخره نکنیم

با معرفت ترین مردمان ک مزاری هستند

 

 و البته هیچ شهری و مردم و قشری شایسته نیست بخاطر لبخند کنار دستیتان به سمت آنها انگشت تحقیر دراز کنید.

.


 

شاید برای شماهم موقعیتی پیش آمده باشد که از قضاوت مردم در مورد خودتان سخت ناراحت شده باشید.

و حتی دیده ام آدمهایی که با یک قضاوت مردم آنچنان ناراحت میشوند و خودرا نیز تحقیر میکنند.

اما من گاهی که از قضاوت مردم می رنجم ، یا حتی نگرانم که چه حرف هایی پشت سرم میگویند، چشمانم را میبندم و با تمام وجود یاد می آورم جمله ایی که نویسنده معروفی بنام دیل کارنگی گفته است، و آن جمله این است دیگران به اندازه ی سردردشان حتی به مردنِ من و تو اهمیت نمی دهند.

و همین یک جمله برای اینکه خود را قانع کنم کافی است.

و چقدر احمقانه است که من نگران حرف مردمی باشم که مرگم برایشان حتی اندازه یک سر درد معمولی مهم نباشد.

و اگر ما همیشه این گونه و به این جمله فکر کنیم دیگر نگران حرف مردم نخواهیم بود.

و شاید راز آرامش نیز در همین باشد.


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

سیستم بدن انسان و حیوانات